توضیحات

کتاب “Does It Hurt” اثر H. D. Carlton داستان دختری را دنبال می‌کند که هویت خود را فراموش کرده و در تلاش است تا آن را دوباره بیابد. او با دست خالی و تنها با لباس‌های کهنه و جوراب‌هایش از خانه‌ای که در آن زندگی می‌کرد خارج شده است. از آن زمان، زندگی‌اش مسیری پر از درد و آشفتگی را طی کرده و به دنبال پیدا کردن معنای واقعی زندگی است.

او در این مسیر با مردانی بی‌روح و بی‌هویت مواجه می‌شود که همه به سرعت از یاد می‌روند تا اینکه با مردی به نام «اِنزو ویتالی» روبرو می‌شود. اِنزو مردی مرموز است که تنها در عمق دریا و در وجود موجودات وحشی آن احساس زندگی می‌کند و به نوعی همانند هیولاهایی است که به آن‌ها علاقه دارد. او دختر را فریب می‌دهد و با نقشه‌ای پنهانی او را به کشتی می‌برد. آن‌ها پس از یک طوفان شدید، در یک جزیره ی متروکه گرفتار می‌شوند.

در این داستان، تمرکز اصلی بر کشمکش‌های روانی و تنش‌های شدیدی است که بین این دو شخصیت به وجود می‌آید. اِنزو قصد دارد از دختر انتقام بگیرد، اما در عین حال، رابطه‌ای پیچیده و پر از کشش و نفرت میان آن‌ها شکل می‌گیرد. در این جزیرۀ خالی از سکنه، هیچ چیزی قابل پیش‌بینی نیست و محافظ قدیمی فانوس که در جزیره سکونت دارد، تهدیدی بزرگتر از هر چیزی است که دختر و اِنزو با آن روبرو شده‌اند.

کتاب “Does It Hurt” فراتر از داستان بقا و فرار از گذشته است و به پیچیدگی‌ احساسات، انتقام، عشق و زنده ماندن می‌پردازد. در نهایت، سؤال اصلی این است که آیا دختر می‌تواند از این وضعیت خطرناک جان سالم به در ببرد یا در برابر هیولاهایی که خود را در آن‌ها پیدا کرده، تسلیم می‌شود؟